English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (2357 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
flow U درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flowed U درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flows U درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sheet U سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
sheets U سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
pages U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged U انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
sprocket feed U محل نگهداری کاغذ که چاپگر کاغذ را باچرخ دندانه دار در سوراخهای مقدار لبه هر کاغذ می چرخاند
tractor feed U روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود
friction feed U تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
skipped U حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skip U حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skips U حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
plotters U وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
plotter U وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
sprocket holes U مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
NCR paper U کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact
plotters U وسیهل خروجی کامپیوتری شامل قلم متحرک و یک قطعه کاغذ اطراف وسیلهای که می چرخد و الگوها و متن هایی ایجاد میکند
plotter U وسیهل خروجی کامپیوتری شامل قلم متحرک و یک قطعه کاغذ اطراف وسیلهای که می چرخد و الگوها و متن هایی ایجاد میکند
scratch paper U کاغذ مسوده کاغذ سیاهه
toner U که در چاگر لیزری استفاده میشود. تونر با بر الکتریکی روی کاغذ منتقل میشود و سپس با نوک آن به طور موقت روی کاغذ قرار می گیرد
feeds U روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feed U روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
sidelay U تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
teletypewriter U صفحه کلید و چاپگر متصل به سیستم کامپیوتری که مستقیماگ یا به وسیله نوار کاغذ پانچ شده داده وارد میکند
bureaucreacy U رعایت تشریفات اداری به حد افراط کاغذ بازی و سیستم حکومتی و اداری مبتنی بر ان
atmospheres U فضای اطراف هرجسمی
atmosphere U فضای اطراف هرجسمی
frame U و مرز اطراف فضای پنجره
import U 1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
importing U 1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
imported U 1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
margins U فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
margin U فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
cloud band border [حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
broken stowage U فضای خالی اطراف امادها وبارها در داخل کشتی
paged U با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
page U با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
pages U با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
papering U کاغذ
wastepaper U سر کاغذ یا ته کاغذ
two part U کاغذ
papered U کاغذ
papers U کاغذ
toilet paper U کاغذ
chart U کاغذ
charts U کاغذ
charting U کاغذ
charted U کاغذ
paper U کاغذ
paper-knife U کاغذ بر
paper-knives U کاغذ بر
letter head U سر کاغذ
rainbow border U حاشیه رنگین کمان [در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
seal up U کاغذ گرفتن
papered U ورق کاغذ
oiled paper U کاغذ روغنی
parchment U کاغذ پوست
filter paper U کاغذ صافی
scratch paper U کاغذ یادداشت
hangings U کاغذ دیواری
overlays U کاغذ کالک
fanfold paper U کاغذ تاشو
sand paper U کاغذ سنباده
carton-pierre U خمیر کاغذ
two reams of paper U دو بند کاغذ
oil paper U کاغذ روغنی
carte blanche U کاغذ سفید
i wrote letter a letter U هی کاغذ نوشتم
oil paper U کاغذ مومی
chartaceous U شبیه کاغذ
chadless U بی خرده کاغذ
ward U دسته کاغذ
Chad U خرده کاغذ
plain paper U کاغذ بی نقش
plain paper U کاغذ ساده
tons of paper U خروارها کاغذ
send a letter U کاغذ بدهید
paper U ورق کاغذ
carbon paper U کاغذ کاربن
aluminium foil U کاغذ الومینیوم
glass paper U کاغذ گلاسه
notepaper U کاغذ یادداشت
some toiletpaper U کاغذ توالت
portfolios U کیف کاغذ
portfolio U کیف کاغذ
To indulge in tendentious correwpondence. U کاغذ پراکنی
absorbent paper U کاغذ خشک کن
gelatine paper U کاغذ ژلاتینی
note paper U کاغذ نویسی
note paper U کاغذ رقعهای
overlaying U کاغذ کالک
form feed U تغذیه کاغذ
cigarette paper U کاغذ سیگار
cartridge paper U کاغذ مخصوصنقاشی
sandpaper U کاغذ سنباده
slip U تکه کاغذ
whatman U کاغذ رسم
wallpaper U کاغذ دیواری
waxed paper U کاغذ مومی
wastepaper U کاغذ باطله
wall paper U کاغذ دیواری
paperweights U وزنهی کاغذ
papering U ورق کاغذ
overlay U کاغذ کالک
slipped U تکه کاغذ
slips U تکه کاغذ
wallpapers U کاغذ دیواری
paperweight U وزنهی کاغذ
paper clip U گیرهی کاغذ
abrasive paper U کاغذ سنباده
abrasive paper U کاغذ سمباده
roll paper U کاغذ لولهای
graph paper U کاغذ گراف
graph paper U کاغذ میلیمتری
graph paper U کاغذ شطرنجی
papers U ورق کاغذ
useless paper U کاغذ بیمصرف
paperless office U اداره بی کاغذ
emery paper U کاغذ سمباده
paper base laminate U کاغذ ضخیم
kraft paper U کاغذ ضخیم
blotting paper U کاغذ خشک کن
paper weight U کاغذ نگهدار
paper stainer U کاغذ رنگ کن
stickers U کاغذ خودچسب
coordinate paper U کاغذ مختصاتی
plying U لایه کاغذ
ply U لایه کاغذ
sticker U کاغذ خودچسب
letter U کاغذ ادبیات
plies U لایه کاغذ
plied U لایه کاغذ
paperboard U کاغذ مقوایی
emery cloth U کاغذ سمباده
papier mache U خمیر کاغذ
papier mache U کاغذ مچاله
papillote U کاغذ موپیچ
paraffined paper U کاغذ پارافینی
manila paper U کاغذ مانیلا
leetter writing U کاغذ نویسی
manila paper U کاغذ مانیل
ff U تغذیه کاغذ
parchment paper U کاغذ پوستی
pasteboard U کاغذ مقوایی
mica paper U کاغذ میکا
milimetre paper U کاغذ میلیمتری
lable paper U کاغذ برچسب
paperhanging U کاغذ چسبانی
paper hangings U کاغذ دیواری
page U ورق کاغذ
copy holder U گیره کاغذ
letter writer U کاغذ نویس
pages U ورق کاغذ
continuous paper U کاغذ پیوسته
rice paper U کاغذ نازک
rice paper U کاغذ برنج
spills U تیکه کاغذ
spilling U تیکه کاغذ
spilled U تیکه کاغذ
spill U تیکه کاغذ
wax paper U کاغذ مومی
paperwork U کاغذ بازی
f.currency U پول کاغذ
paged U ورق کاغذ
letter paper U کاغذ نویسی
swamped with letters U کاغذ پیچ
letters U کاغذ ادبیات
paper feer U تغذیه کاغذ
tracing paper U کاغذ رسم
litmus paper U کاغذ تورنسل
gutter U فضای خالی یا حاشیه درونی بین در صفحه مقابل
gutters U فضای خالی یا حاشیه درونی بین در صفحه مقابل
scroll U میله نمایش داده شده در اطراف پنجره با نشانهای که میزان فضای تغییر را نشان میدهد
scrolls U میله نمایش داده شده در اطراف پنجره با نشانهای که میزان فضای تغییر را نشان میدهد
dogs ear U تای گوشه کاغذ
garnet paper U کاغذ سنباده لعل
quire U کاغذ را دسته کردن
paperless U بدون استفاده از کاغذ
folds U روش تا کردن کاغذ
paper hanger U کاغذ دیواری چسبان
fools cap U کاغذ با قطع وزیری
notepaper U کاغذ نامه نگاری
absorbency of paper U جذب پذیری کاغذ
ream U 005 ورق کاغذ
folded U روش تا کردن کاغذ
electrosensitive paper U کاغذ حساس الکترونیکی
accordion fold U روش تا کردن کاغذ
wastebasket U سبد کاغذ باطله
letter weight U کاغذ نگاه دار
fool's cap U کاغذ برگ بزرگ
go down U روی کاغذ امدن
paper work U کار روی کاغذ
underlay U کاغذ زیر تاوه
sheet U یک قطعه کاغذ بزرگ
deckle edge U لبه صاف کاغذ
sheets U یک قطعه کاغذ بزرگ
granite paper U کاغذ رگه دار
fourragere U کاغذ حکم مدال
wastebaskets U سبد کاغذ باطله
I had a letter from my father . U از پدرم کاغذ داشتم
foreign letter paper U کاغذ چاپاری نازک
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
2تعریف فونتیک چیست؟
1معنی کنید: Residential Demand Side Management
1معادل عبارت، رویدادهای حاشیه ای چیست.
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
1معنی lead lag compensator
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com